گردآوری یک گروه خلاق برای مینی سریال دیزنی پلاس برای جک شفر، نویسنده و کارگردان، به اندازه شخصیت اصلی او دشوار نبود. شفر به IndieWire گفت: «ما در حال کار بر روی تلویزیون، موسیقی و فیلم هستیم. ما در حال کار بر روی دورههای مختلف هستیم. ما در حال کار بر روی لحنهای مختلف هستیم. و شمال واقعی من جادوگران شدند.» «اینطور بود که من همه چیز را شکل دادم. «جادوگر چیست؟ جادوگر کیست؟ چه حساسیتهایی با جادوگران همسو هستند؟ «سوسپیریا» و فلیتوود مک. اما «دروغهای کوچک بزرگ» هم هست. اینها جادوگر هستند.»
به هر حال، یک جادوگر فقط زنی با قدرت است. به جای ترسیم تکامل تلویزیون از طریق مجری شکنجهشده و سلطهجوی واندا ماکسیموف (الیزابت اولسن)، تلاش آگاتا برای بازیابی جادویش، او و گروهش را به سمت محیطهایی با جادوی قوی، به تنوعی مانند خانه ساحلی، استودیوی ضبط و مهمانی خواب و موارد دیگر، سوق میدهد. این سریال به تنوع بصری زیادی نیاز داشت که بخش کوچکی از آن توسط طراح لباس، دنیل سلون، فراهم شد.
اما باید مسیرهای لحنی و احساسی نیز برای عبور از هر یک از پیچ و خمهای سریال وجود میداشت. اینها، از جمله موارد دیگر، از شیوهای ناشی میشوند که دوربین مدام تلاش میکند تا زره آگاتا را بشکافد و نشان دهد که چگونه او از چالشهای پیش روی «جاده» بداههپردازی میکند. همچنین تصنیف جادویی وجود دارد که جاده را احضار میکند، جادهای که مانند آگاتا، حتی در حالی که ثابت میماند، مدام تغییر میکند.
شفر گفت: «این یک تحلیل عمیق از شخصیت است که من در تمام دوران حرفهایام آرزویش را داشتهام، زیرا بسیار پیچیده است. خواستهها و نیازهای او دائماً در تضاد هستند. «وانداویژن» بسیار تجویز شده بود. نیاز واندا به کنترل، خاص بودن آن سریال را تعیین میکرد. با آگاتا، اوضاع آشفتهتر است. او در واقع به شکلی واقعی عمیقاً آشفته است.»
برای قرار دادن مخاطب در آن سفر آشفته با آگاتا و وادار کردن ما به دنبال کردن او در تمام مسیر جاده جادوگران، به ترفندهای بصری و موسیقی زیادی نیاز بود. در ویدیوهای زیر، تماشا کنید که چگونه شفر، طراح لباس دنیل سلون، و ترانهسرایان کریستن اندرسون-لوپز و رابرت لوپز، هر قدم از آن سفر پر پیچ و خم را جادویی کردند.
جک شفر تنها کارگردان «Agatha All Along» نبود، اما کارش طیف وسیعی از مینیسریالها را در بر میگیرد. او در قسمت اول، یک تقلید تلویزیونی به سبک «WandaVision» را به پایان میرساند و ما را به طور کامل به درون درام جنایی خشن و ضدقهرمانی (البته بر اساس یک سریال اسکاندیناویایی) دهه ۲۰۱۰ میبرد. سپس، در قسمت دوم، او پایلوت واقعی سریال را تعیین میکند و هر کسی را که بخشی از گروه آگاتا میشود و با او در جاده جادوگران قدم میزند، معرفی میکند. در نهایت، در قسمت هفتم، او بافت بصری پیوند دهندهای را برای گیجکنندهترین، رسماً جاهطلبانهترین و در عین حال دیزنیمانندترین، توقفها در طول جاده ایجاد میکند.
حس جادوگری چیزی است که تمام ژانرها، لباسها و چالشهای مختلف را که در طول جاده میپیچند، به هم پیوند میدهد. اما رویکرد خود شفر به عنوان کارگردان، به ویژه هنگام دنبال کردن شخصیت اصلیِ بهشدت پیچیدهی ما، آگاتا هارکنس، از نوعی جادوی انسانی بهره میبرد.
«آگاتا دروغگو است، اما قلب دارد. از نظر من، این تز اصلی نمایش است. او منزوی نیست. در واقع مشکل او همین است. او مسائل را چنان شدید حس میکند که هنوز هم غمگین است و هنوز هم اهمیت میدهد، و از این بابت در مورد خودش متنفر است. من واقعاً برای لحظاتی که او به شخص دیگری نگاه میکند و از نظر احساسی به آن شخص واکنش نشان میدهد، ارزش قائلم، زیرا او خیلی چیزها را میبخشد.» شفر به IndieWire گفت. «او این لحظات آسیبپذیری را به نمایش میگذارد - اینکه به چه کسی نگاه میکند، چه چیزی را ثبت میکند.»
در ویدیوی بالا، ببینید که چگونه شفر پنهانترین نگاههای آگاتا را ثبت کرده و الگویی برای جادهی وحشی و پرپیچوخمی که او (و تمام جادوگران دیگر) باید در «آگاتا در تمام طول مسیر» طی کنند، تعیین کرده است.
برای طراح لباس، دنیل سلون، این جاده مستلزم ظاهر «قهرمانانه» متمایز برای هر یک از شخصیتها و لباسهای ویژهای بود که با هر یک از ژانرهای جادوگری که در طول محاکمات ظاهر میشوند، مطابقت داشته باشد. او باید کاملاً آگاهانه برای یافتن تزی برای همه، از ریو سرسخت (آبری پلازا) گرفته تا نوجوان مرموز (جو لاک) که به ما حس فوری شخصیت میدهد و در عین حال لایههایی را میدوزد که با پیشروی در سریال، حتی بیشتر منطقی به نظر برسد، تلاش میکرد.
این موضوع هیچ جا به اندازه کار سلون آشکار نیست.
rk در مورد لیلیا (پتی لوپون) که جزئیات پیچیده و درهمتنیدهای را به نمایش میگذارد که تنها زمانی آشکار میشوند که ما تجربه میکنیم که او چگونه جادوگری است که از زمان رها شده است. سلون گفت: «هدف ما خلق لباسی بود که حس یک شیء باستانی را داشته باشد که از نسلی به نسل دیگر از جادوگران سیسیلی او منتقل شده است، و همچنین داستانهای زیادی را روایت کند که لزوماً قرار نبود جلوی دوربین روایت شوند. ما آن تصاویر را به شکل طرحهای کوچک گلدوزی شدهای درآوردیم که میتوانستیم آنها را در اطراف لباس قرار دهیم.»
اما هر یک از لباسهایی که سلون و تیمش برای «Agatha All Along» خلق کردند، طرح کوچک خود را بر روی شخصیتی که آن را میپوشد، دارد. سلون به IndieWire گفت: «اینکه بتوانیم سفری را در ژانرهای مختلف نشان دهیم، داستان همه این بافتهای مختلف، انواع مختلف جادو را روایت کنیم، واقعاً رویای یک طراح لباس است.» «به نظرم این سریال باعث شد خیلیها احساس کنند خیلی دیده شدهاند و به افرادی که شاید دوست داشتند در این مهمانی باشند، اما شاید احساس میکردند هنوز خودشان را روی پرده سینما ندیدهاند، جایگاه و منزلتی در دنیای سینمایی مارول داد.»
در ویدیوی بالا، ببینید که سلون چگونه از طراحی لباس استفاده کرده تا به راحتی بتوان فهمید هر یک از شخصیتهای «Agatha All Along» واقعاً چه کسانی هستند و هر توقف در طول مسیر را به دعوتی آشکار به نوع جدیدی از مهمانی تبدیل میکند.
در مقایسه با آهنگهای تم مختلفی که کریستن لوپز-اندرسون و رابرت لوپز برای «WandaVision» ساختهاند، ممکن است فکر کنید که یک آهنگ، انتخاب آسانتری باشد. اما شفر برای «Agatha All Along» به لوپز-اندرسون و لوپز یک جعبه معمای دیگر داد، آهنگی که میتواند قرنها و نسخههای مختلف را در سبکهای بسیار متفاوت در بر بگیرد - میتوانید به «The Ballad of the Witches’ Road» در نسخه سرودهای کرال، یک کاور پاپ دهه ۷۰، یک کاور بلوزی از True Crime، یک نسخه آهنگ فولک دهه ۱۷۰۰، یک نسخه مونتاژ سفر در زمان یا حتی یک کاور مدرن از Japanese Breakfast گوش دهید، اگر مایل باشید.
اما چیزی که شاید واقعاً دشوار باشد و به آهنگ اجازه میدهد تا از این همه تنوع پشتیبانی کند، این است که لوپز و لوپز-اندرسون آهنگ را طوری طراحی کردهاند که بتواند بخشهای کلیدی روایت را مهار کند و در نهایت، منعکسکننده شخصیت آگاتا نیز باشد. لوپز به IndieWire گفت: «آهنگ از مدهای ماژور و مینور به جلو و عقب میرود و فکر میکنم این منعکسکننده آگاتا است.» «شما هیچوقت واقعاً نمیدانید که آیا او نیت خوبی دارد یا نه. و این بخشی از جذابیت اوست. میدانید، در آن درد وجود دارد، میدانید، فقدان و شاید کمی بدخواهی وجود دارد، بنابراین میخواستیم حس آهنگی را داشته باشد که بتوانید آن را درک کنید، اما واقعاً مطمئن نباشید که از کجا میآید.»
در هر نسخه از این آهنگ چیزی مرموز و احتمالاً شوم نهفته است، اما لوپز-اندرسون و لوپز به ترتیب زمانی از ریشههای آن یا از نسخهای که گروه آگاتا در نمایش همه با هم میخوانند تا جاده را احضار کنند، کار نکردند. اندرسون-لوپز به IndieWire گفت: «سوال بزرگ این بود که کدام را اول بنویسیم.» «بنابراین من و بابی تصنیف دهه هفتادی، از نوع تصنیفهای استیوی نیکس، را انتخاب کردیم، چون قرار بود مثل یک آهنگ پاپ باشد. وقتی آن «Down, Down» کراسبی، استیلز، نش و یانگ را در هارمونیهای لایهای پیدا کردیم، من هم طرفدارش شدم. با خودم گفتم: «اوه، میخواهم این آهنگ را برای همیشه بخوانم.»
در ویدیوی بالا، ببینید که اندرسون-لوپز و لوپز چگونه نسخههای متعددی از «The Ballad of the Witches’ Road» را خلق کردند تا در آزمون زمان دوام بیاورند.